داستان داوری که از آلمان به ایران آمد و روی خوش ندید!
به گزارش مجله بیزبینگ، اوایل دهه 80 بود که داوری جوان با سیمایی متفاوت وارد فوتبال ایران شد. از همان ابتدا کانون توجهات را به خودش جلب کرد که چطور ممکن است یک داور بین المللی که سال ها سابقه قضاوت در لیگ آلمان را داشته، تصمیم گرفته به ایران برگردد و برای فوتبالی قضاوت کند که هر لحظه سکوهایش در آستانه انفجار است.
با تور آلمان از دیدنی ترین کشور اروپایی بازدید کنید و از شهرهای برلین، هانوفرو، فرانکفورت و مونیخ دیدن کنید.
نوید مظفری که اوایل دهه 80 وارد لیگ برتر شده بود، قبل از 40 سالگی و در اواخر دهه 80 تصمیم گرفت برای همواره از داوری خداحافظی کند. او درباره اتفاقاتی که برایش طی حدود هشت، 9 سال داوری در فوتبال ایران گذشته، صحبت می نماید؛ اینکه با او مثل یک دشمن رفتار می شد و اجازه نمی دادند به راحتی کارش را پیش ببرد. همین ناملایمتی ها بود که انتها تصمیم گرفت برود تا اینکه به هر قیمتی بماند.
نوید مظفری این روز ها کجاست و چرا حضوری فعال در عرصه های اجرائی داوری ندارد؟
این روز ها می خواهم یک سری برنامه های ورزشی پیاده کنم، ولی جزئیات آن را فعلا نمی توانم بگویم تا اینکه به مرحله اجرا برسد. اما درخصوص سؤال بعدی که داشتید، طبعا آدم های عظیم تر از من هستند که می توانند در کمیته ها و ... فعالیت نمایند (با خنده).
مدت هاست که تقریبا برای اکثریت فوتبال دوستان معین شده که کمیته داوران به نوعی به صورت رفاقتی اداره می گردد و هرکسی که در این دایره رفاقت حضور نداشته باشد کنار می رود.
صادقانه بگویم از دید من الان این طور نیست. آقای اسماعیل صفیری را به عنوان دوست و استاد خودم می شناسم و ایشان به طور قطع چنین شخصیتی ندارند که بخواهند باندبازی و رفیق بازی نمایند. البته باید این نکته را هم خاطرنشان کنم که اوضاع فدراسیون فوتبال الان زیاد معین نیست، پس فعلا بحث داوری هم در اولویت نیست. من عقیده دارم یک انسان به صرف بودن دلیل نمی گردد با هرکسی در هر پست و مقامی همکاری کند و حضور داشته باشد. اگر من روزی بخواهم در کمیته داوران فعالیت کنم، تغییرات بسیاری باید اجرائی شوند که طبعا خیلی ها اصلا خوششان نخواهد آمد.
شما در مصاحبه ای عنوان نموده بودید که با شما مثل یک غریبه رفتار کردند و از قصد شما را می زدند تا بالا نروید. چنین واقعیتی در داوری ما وجود دارد؟
با من مثل یک دشمن رفتار کردند. من وقتی از آلمان برگشتم تا در کشور خودم قضاوت کنم، متوجه شدم که باید لابی کنم تا قضاوت بگیرم و اصلا چنین مسائلی را بلد نبودم، چون در آلمان بر اساس شایستگی و منطق قضاوت را می دهند. البته آقای منوچهر نظری استاد دانشگاه و یک انسان فرهیخته بودند که خودشان را درگیر چنین مسائلی نکردند، اما بعضی افراد واقعا من را اذیت کردند.
درخصوص پرچم ویبره دار و هد ست هایی که با هزینه شخصی آوردید هم حواشی زیادی مطرح شد...
بله، یک زمانی پرچم ویبره دار را برای خودم و تیم داوری ای که در یک مسابقه قرار است قضاوت کنیم آورده بودم تا کار آسان تر گردد، اما یاری داور ها می گفتند پرچم ها سنگین است و خودداری می کردند از اینکه پرچم را بگیرند و بعد ها از قصد دکمه ویبره را به نشانه آفساید نمی زدند و من حتی یک بار به اشتباه نقطه پنالتی را نشان دادم و استادیوم علیه من شد، بعد به یاری گفتم چرا پس پرچم زدی، هم زمان ویبره را نزدی که سریع متوجه شوم؟ یا حتی بعضی مواقع از قصد به اشتباه ویبره را می زدند.
به خاطر همین حواشی و سختی ها بود که تصمیم گرفتید شش، هفت سال زودتر از سن بازنشستگی از دنیای داوری کنار بروید؟
بله، من هنوز به سن 40 نرسیده بودم که تصمیم گرفتم برای همواره از داوری خداحافظی کنم و کنار بروم. بعد از آن جوان ترین مدرس منطقه آسیا شدم که بنا به دلایلی ادامه آن مقدور نبود.
اگر این شانس را داشته باشید که بتوانید به عقب برگردید، آیا باز هم چنین تصمیمی می گیرید که به ایران بیایید؟ با اتفاقاتی که برای شما اتفاق افتاده و با علاقه ای که به داوری داشتید مجبور شدید خیلی زود خداحافظی کنید؟
من هیچ وقت حسرت اینکه در یک مقطع زمانی چه کاری را انجام دادم نمی خورم. انسان در حال زندگی می نماید و حسرت گذشته چیزی را تغییر نمی دهد. یک جایی با خودت می گویی با سیستمی داری می جنگی که از تو خیلی قوی تر و قدرتمند تر است که بسیاری از مسائل را نادیده می گیرد، پس جنگیدن فایده ندارد.
آیا قضاوتی بوده که بابت آن سوت اشتباه خودتان را سرزنش نموده باشید؟
(با لحن ناراحت پاسخ می دهد). متأسفانه بله. فکر می کنم لیگ برتر فصل اولش را پشت سر می گذاشت که من داور چهارم ملاقات صباباتری و نفت آبادان در تهران برای دسته اول لیگ آزادگان بودم. این مسابقه آن قدر حساس بود که کمیته داوران فریدون اصفهانیان را برای داور اول انتخاب نموده بود. بنا به دلایلی ایشان به این مسابقه نرسید. من داور وسط شدم. قضاوت خوبی داشتم تا حدی که پیش خودم می گفتم فردا تیتر رسانه ها خواهم شد، اما یکباره همه چیز به هم ریخت. یک خطای واضح صددرصد میانه زمین را برای نفت آبادان نگرفتم و بازیکن صباباتری همان توپ را گرفت و از فاصله 35 متری وارد دروازه حریف کرد. واقعا تصمیم اشتباهی بود و البته از بدشانسی من بود که این بازیکن از چنین فاصله ای توانست گل بزند.
در فضای مجازی، به خصوص در سال های اخیر به راحتی علیه داور ها انگ رنگی بودن می زنند. شما چطور با این قضیه کنار آمدید؟ الان هر دو طرف هواداری عقیده دارند شما علیه تیمشان کارشناسی داوری می کنید!
در فضای مجازی همواره از این حواشی وجود داشته و خواهد داشت، ولی اگر دوستان دقت نمایند، می بینند که اصلا قصد و غرضی در کارشناسی داوری من نیست. نمک فضای مجازی است.
شما قبلا گفته بودید در طول دوران قضاوتتان در ایران هیچ وقت پیشنهاد رشوه از سوی هیچ شخص یا نهادی نداشتید، ولی بعدش گفتید کاش این پیشنهاد به شما می شد تا خودتان را به نوعی تست کنید.
بله، چنین حرفی را زدم، چراکه عقیده دارم انسان باید در شرایط و موقعیتش قرار بگیرد تا ببیند آیا می تواند وجدان خودش را قاضی کند و رفتار صحیح را انتخاب کند یا خیر.
در بین مسئولان آیا کسی هست که شما او را نبخشید؟ از بین بازیکنان چطور؟
از بین بازیکنان که اصلا دلخوری وجود ندارد و رفتار ها همواره بر پایه احترام بوده است، اما در بین افرادی که مسئولیت و سمت داشتند می توانم یک لیست بیاورم که هیچ وقت آن ها را نخواهم بخشید، ولی اسمشان را در مصاحبه نمی گویم و سر فرصت شاید سال ها بعد گفتم!
برسیم به بوندسلیگا. آخرین لیگی بود که فوتبال را به حالت تعلیق درآورد و اولین لیگی بود که فوتبالشان شروع شد. بوندسلیگا چه چیزی را رعایت می نماید که بقیه کشور ها حتی انگلیس و ایتالیا از انجام آن عاجز هستند؟
به نکته خوبی اشاره کردید. آلمانی ها فرهنگ و رفتارشان طوری است که برای هر کاری راستا درست را انتخاب می نمایند. ببینید سال 1948 این کشور از جنگ جهانی دوم خارج شد و یک ویرانه کامل بعد از 72 سال به کجا رسیده است. آلمانی ها انسان های قانون مدار و کاری ای هستند. خیلی سریع یک پروتکل منطقی را تدوین کردند و با استفاده از زیرساخت های مناسب کارشان را از سر گرفتند.
فکر می کنید با فرایند فعلی داوری، ایران به سمتی برود که شاهد پیشرفتش باشیم؟ چون هر روز حواشی و اعتراضات به این صنف بیش از گذشته می گردد.
اگر با همین فرایند باشد که قطعا پسرفت ادامه خواهد داشت. داور هایی هم که طی سالیان اخیر پیشرفت کردند بر اساس عملکرد شخصی شان بوده و نه عملکرد تیمی و نظارتی کمیته داوران. ساختار داوری ما پر از ایراد است و اینجا افراد بر اساس قدمت حضور و نه شایسته سالاری پست و مقام می گیرند. در صورتی که در کشوری مثل آلمان هر فردی که باشید، باید پله های داوری را طی کنید تا به بوندسلیگای یک برسید. باور کنید در استان ها داور های جوان بسیار خوبی داریم که اصلا به آن ها قضاوت نمی دهند و اجازه نمی دهند دیده شوند. چرخه داوری در ایران متأسفانه خراب است. امیدوارم رئیس بعدی فدراسیون فوتبال توجه بیشتری به این صنف داشته باشد؛ هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ مدیریتی و معنوی.
منبع: فرارو